تربیت
(برگرفته از نامهی ملکالشعرای بهار به مجتبی مینوی)

*چنانچه یک یا چند نفر از افراد جمعیتی، مرتکب جرم یا عمل ناشایست شوند همیشه بر عاقل یا عقلای آن جمعیت خرده میگیرند و آنها را مسئول ارتکاب جرم میشناسند که نتوانستند مرتکبین را قبل از ارتکاب جرم دلالت و راهنمایی کنند و از ارتکاب اعمال ناشایست آنان قبل از بروز واقعه جلوگیری نمایند. در این گونه موارد حرفشان این است که «دیه بر عاقله» است. (سرچشمه)
چند نکته پیرامون عکس: البته همهی بندهای آن جای صحبت دارد فراوان، ولی واقعاً معلوم نیست یک باسواد در معاونت اجتماعی نیروی انتظامی پیدا نشده؟! که این بَنِر خوشتیب را (که احتمالاً در تیراژ بسیار بالا توزیع شده) یکبار بخواند تا به جای "مواجهه"، "مواجه" توی چشم نخورد... بعد اینکه یکی نیست بگه آدم عاقلی! که اینها را بعد از کلی فکر کردن نوشتی، آخر شخص مورد نظر در هنگام مواجهه با مزاحمین چطور با "خانواده" و "اولیاء" مشورت کند؟! مثلاً به آقا (یا خانم) مزاحم بگوید: "ببخشید یه لحظه دست نگه دارین من شمارهی اولیامو بگیرم، ببینم چی میگن"... بند آخرم که شاهکار توصیههای پلیس در سطح جهان محسوب میشود، آفرین واقعاً. میگوید از "معاشرت" با افرادی که سن آنها از شما خیلی بیشتر است بپرهیزید، خب از آنجایی که معاشرت با افرادی که هم سن و سال هستند نیز به طریق اولی خودش یک مقولهی آسیبزای دیگر است و اصولاً تمام فتنهها از همان جاست، بنابر این فقط بچهها باقی میمانند که البته احوَط آن است که از "معاشرت" با اطفال نیز جز در مواقع ضرور پرهیز شود... فینیتو