مواجهه (2)
از چه بنویسد؟ پنجرهها را میبندد. اسباب و وسایلش را جمع و جور میکند که فردا صبح برگردد. تا قبل از غروب دراز میکشد. سپس به باغ میآید. باغ انباشته از تپش و نجوا و زمزمه است، درختانِ خوشبخت شاخههایشان را به سوی او دراز کردهاند، دستهایی به تمنا. همه، جز درخت گلابی، که شبیه به پیری است نشسته در خلوت. در میان آن همه هیاهوی فریبنده، خاموش ایستاده. دستش را روی تنه درخت میکشد، درخت هوشیار است.
به تماسهای انگشتانِ خسته و لرزان او پاسخ میدهد. این درخت حرفها دارد. «میم» زیر سایهی همین درخت پتوی چهارخانهاش را پهن میکرد و کتاب میخواند و او پابرهنه و یواشکی از آن بالا میرفت و از آن سر، از ارتفاع، به دنیا و به «میم» نگاه میکرد. این درخت، خاطرههای او را در خود و در زیر سایهی خود دارد... چهل سال از آن تاریخ می گذرد. به درخت تکیه می دهد «درختِ گلابی پشت به من ایستاده و شاخههای صبورش، پدرانه، بر فراز سرم چتر زده است. باغبان پیر میگوید که این درخت دوباره بار خواهد داد. شاید، در وقتی مناسب. در زمانی درست. فعلاً که لبهایش را بسته است. انگار به نظاره جهان نشسته و به خودش فرصت نگریستن داده است.»
Solitude - Victor Bezrukov
به تماسهای انگشتانِ خسته و لرزان او پاسخ میدهد. این درخت حرفها دارد. «میم» زیر سایهی همین درخت پتوی چهارخانهاش را پهن میکرد و کتاب میخواند و او پابرهنه و یواشکی از آن بالا میرفت و از آن سر، از ارتفاع، به دنیا و به «میم» نگاه میکرد. این درخت، خاطرههای او را در خود و در زیر سایهی خود دارد... چهل سال از آن تاریخ می گذرد. به درخت تکیه می دهد «درختِ گلابی پشت به من ایستاده و شاخههای صبورش، پدرانه، بر فراز سرم چتر زده است. باغبان پیر میگوید که این درخت دوباره بار خواهد داد. شاید، در وقتی مناسب. در زمانی درست. فعلاً که لبهایش را بسته است. انگار به نظاره جهان نشسته و به خودش فرصت نگریستن داده است.»
(برگرفته از مقالهی نگاهی به داستانهای گلی ترقی و علی شریعتی - موقعیت های مرزی نوشتهی محمد صادقی)

Solitude - Victor Bezrukov
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت:در ایستگاههای مترو، امروز پوستری توجهم را جلب کرد. عکس کودکی از همهجا بیخبر که بر سَر و تَـنَـش لباسهایی بود؛ مربوط به:
"مجمع جهانی حضرت علیاصغر، همزمان در 2000 نقطهی ایران و جهان، شنبه..."
"مجمع جهانی حضرت علیاصغر، همزمان در 2000 نقطهی ایران و جهان، شنبه..."
+ نوشته شده در چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۱ ساعت 22:33 توسط بابک
|