بازارِ معجزهها
معجزهی عمومی:
همین که معجزههای عمومیِ بسیاری اتفاق میافتد.
معجزهی معمولی:
در سکوتِ شب
پارسِ سگهای نامرئی.
یکی از معجزههای بیشمار:
ابری لطیف و کوچکیست
اما میتواند ماهِ بزرگ و سنگین را بپوشاند.
چند معجزه در یک معجزه:
تصویرِ درختِ توسکا بر آب
و این که در تصویر چپ و راستش معکوس شده
و این که آنجا تاجِ درخت رو به پایین میروید
و این که هیچ به تهِ آب نمیرسد
با این که عمقِ کمی دارد.
معجزهی روزمره:
بادِ نسبتاً ملایم
به هنگام توفان، تندباد.
معجزهی دمِ دستیِ یک:
گاوها گاوند.
دومی دستکمی از آن ندارد:
همین باغ نه باغی دیگر
روییده از همین هسته و دانه، نه هسته و دانهای دیگر.
معجزهای بدون فراک و کلاه سیلندری:
فوران کبوترهای سفید
معجزه، چون چیز دیگری نمیتوان به آن گفت:
امروز آفتاب ساعت سه و چهارده دقیقه طلوع کرده
و ساعت بیست و یک دقیقه غروب خواهد کرد.
معجزهای که آنگونه که باید متعجبمان نمیکند:
تعداد انگشتان یک دست در واقع کمتر از شش
اما در عوض بیشتر از چهار.
معجزهای که کافیست دوروبرت را نگاه کنی:
دنیای همهجا حاضر.
معجزهی اضافی، همانطور که همه چیز فوق اضافیست:
چیزی که به اندیشه درنمیآید
به اندیشه در میآید.
همین که معجزههای عمومیِ بسیاری اتفاق میافتد.
معجزهی معمولی:
در سکوتِ شب
پارسِ سگهای نامرئی.
یکی از معجزههای بیشمار:
ابری لطیف و کوچکیست
اما میتواند ماهِ بزرگ و سنگین را بپوشاند.
چند معجزه در یک معجزه:
تصویرِ درختِ توسکا بر آب
و این که در تصویر چپ و راستش معکوس شده
و این که آنجا تاجِ درخت رو به پایین میروید
و این که هیچ به تهِ آب نمیرسد
با این که عمقِ کمی دارد.
معجزهی روزمره:
بادِ نسبتاً ملایم
به هنگام توفان، تندباد.
معجزهی دمِ دستیِ یک:
گاوها گاوند.
دومی دستکمی از آن ندارد:
همین باغ نه باغی دیگر
روییده از همین هسته و دانه، نه هسته و دانهای دیگر.
معجزهای بدون فراک و کلاه سیلندری:
فوران کبوترهای سفید
معجزه، چون چیز دیگری نمیتوان به آن گفت:
امروز آفتاب ساعت سه و چهارده دقیقه طلوع کرده
و ساعت بیست و یک دقیقه غروب خواهد کرد.
معجزهای که آنگونه که باید متعجبمان نمیکند:
تعداد انگشتان یک دست در واقع کمتر از شش
اما در عوض بیشتر از چهار.
معجزهای که کافیست دوروبرت را نگاه کنی:
دنیای همهجا حاضر.
معجزهی اضافی، همانطور که همه چیز فوق اضافیست:
چیزی که به اندیشه درنمیآید
به اندیشه در میآید.
(ویسواوا شیمبورسکا / از این کتاب)
WEST GERMANY. 1962. West Berlin. The Berlin wall. / Henri Cartier-Bresson
+ نوشته شده در پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۲ ساعت 22:34 توسط بابک
|

