هوا دلپذیر نشد
(نامهی تَنسَر*)

---------------------------------------------------------------------------------
* تَنسَر، تاریخنویسی که در دوران خسرو انوشیروان (531-579 میلادی) پسر و جانشین قُباد، میزیست. (سرچشمه + بیشتر)

---------------------------------------------------------------------------------
* تَنسَر، تاریخنویسی که در دوران خسرو انوشیروان (531-579 میلادی) پسر و جانشین قُباد، میزیست. (سرچشمه + بیشتر)


...مردم وقتی میبینند که وزیر علوم به مجلس احضار میشود، شاید در وهله اول خوشحال باشند که نمایندگان میخواهند بپرسند که چرا آموزش عالی در شرایط فعلی است، چرا وضع اساتید ایدهآل نیست، چرا فرصتهای مطالعاتی کم است، چرا ما که میخواهیم در قله علمی منطقه جا بگیریم، نام حتی یک دانشگاهمان در فهرست ۵۰۰ دانشگاه برتر دنیا نیست، چرا امکانات سختافزاری و نرمافزاری دانشگاهها کم است، چرا همکاری علمی با دانشگاههای معتبر دنیا نداریم، چرا دانشجویانمان که فارغالتحصیل میشوند اغلب کم سواد هستند، چرا برخی جذب شدگان در دانشگاهها، چه به عنوان دانشجوی تحصیلات تکمیلی چه به عنوان هیأت علمی، خارج از ضابطه بودهاند؟
اما وزیر علوم به مجلس میرود، تنها پرسشی که از او میشود و به خاطر همان کارت زرد میگیرد این است که شخصی که تو اکنون به عنوان معاون انتخاب کردهای، در تیرماه ۷۸ یعنی درست ۱۴ سال و ۶ ماه پیش، برای لحظاتی در مسجد دانشگاه تهران نشسته است و این احتمالاً معنای تحصن داشته و باید او را برکنار کنی و گرنه ما خودت را برکنار میکنیم. همین!
روز روشن، وسط خیابان ۱۶ آذر، جنب دانشگاه تهران، رئیس دانشکده عمران از دانشگاه تهران بیرون میآید، چهار قداره بند قمه بهدست چنان او را مجروح و مضروب میکنند که به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان میبرندش…
انتظار آن است که نمایندگان مردم، مسئولان بخشهای امنیتی، اخلاقی، فرهنگی و… را بخواهند و بپرسند که چه بر سر این استاد آمد و بالاتر از آن، چه بر سر فرهنگ جامعه آمده که این قدر زورگیر و دزد و قمهکش و اراذل و اوباش تولید انبوه میشود، اما نمایندگان دارند درباره شنود از خاتمی سؤال میکنند…
تورم ۳۹ درصدی پشت مردم را خم کرده است. کارگران و کارمندان بیشتر و بیشتر به زیر خط فقر میروند، حداقل دستمزد ماهانه تعیین شده توسط دولت پیشین، امروز کفاف ۵ روز زندگی یک خانوار را نمیدهد. نیمی از جمعیت کشور با سیلی صورت خود را سرخ میکنند، حقوق بسیاری از دستمزد بگیران دولتی و خصوصی به اندازه اجاره خانهشان هم نمیشود، یک نفر ۲ میلیارد دلار از پول نفت را برداشته و پس نمیدهد، آنان که مسئول بهوجود آمدن این وضع بودهاند و همزمان داعیه مدیریت جهانی داشتهاند، به احدی پاسخگو نیستند، مردم زیر فشار اقتصادی له میشوند، همزمان برخی نمایندگان در سخنان آتشین به جای توصیه به دستگیری از مردم، مسئولان را همچنان به دستگیری فتنهگران توصیه و تحریک میکنند و برخی دیگر وزیر ارشاد را احضار کرده و او را به خاطر اینکه جایی درباره تکخوانی زنان نظری داده یا نداده است، بازخواست میکنند و به او کارت زرد میدهند!...

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت: دو سه روز پیش بود که بهصورت اتفاقی یکی از خبرهای بخشِ مُعَظَّمِ خبری 20:30 را دیدم که حکایت از وافعیت غریبی داشت. حدود نه میلیون و هفتصد هزار نفر، بیسوادِ مطلق در کشور وجود دارد که سه و نیم میلیون نفر آنها زیر پنجاه سال سن دارند. (بیشتر) خبری که بیست ثانیه هم طول نکشید و فقط با این سوال خبرنگار پایان یافت که: "پس این جشنهای ریشهکنی بیسوادی بر چه مبنایی بوده است؟"... بگذریم از اینکه بسیاری از دیپلم رَدیها (به قول ظریفی مگر این هم مدرک تحصیلی است!؟) و دیپلمهها هم از خواندن یک متن رسمی عاجزند. شاید کلید درک رفتار سیاسی اجتماعی امت همیشه در صحنه توجه به همین نکات پنهان باشد. همین میشود که وقتی نطق نمایندهی اردبیل در مجلس را گوش میدهیم بهخاطر کثرت جملات بدون فعل و غلطهای دستوری ، اشک در چشمانمان حلقه میزند. در چنین شرایطیست که استبداد معنی پیدا میکند و طامات و شطح جای سخن علمی را میگیرد. طنز ماجرا اما آنجاست که در وزارتخانهی آموزش و پرورش از زحمات سیسالهی حاج محسن قرائتی در سازمان نهضت سوادآموزی تجلیل میشود و وی بهعنوان مشاور وزير در امور آموزشی و پرورشی و نهضت سوادآموزی معرفی میگردد. (سرچشمه) محصولات چنین وزارتخانهای را در خیابانهای شهر زیاد مشاهده میکنیم... هنوز بعد از گذشت چند دهه این شعر مللکالشعرا را باید تکرار کرد:
تا خَرَند این قوم، رندان خَرسواری میکنند
وین خَران در زیرِ ایشان، آه و زاری میکنند
فینیتو.

photo: Trent Parke
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت: به حول و قوّهی الهی و با تلاش بیوقفهی جوانان، میانسالان و سالخوردگان تنها کتابفروشی میدان ونک به بوتیک تغییر کاربری داد. امروز وقتی با این صحنه روبهرو شدم برای لحظاتی پاهایم سست شد و انواع لباسهای رنگارنگ داخل فروشگاه که بسیار هم زیاد بود، در نظرم به بیارزشترین اشیاء عالم بدل شد. این کتابفروشی که در ضلع جنوب غربی میدان قرار داشت و فضای بسیار مطلوب و گستردهی آن در زیرزمین، دل و روحِ علاقهمندان به کتاب را شاد مینمود، دیگر وجود ندارد. باخودم فکر میکردم که اگر تنها یک درصد رهگذرانی که روزانه از میدان ونک عبور میکنند و حتماً استطاعت مالی خرید کتاب را دارند، سالی یک کتاب از این کتابفروشیِ خدابیامرز میخریدند، هرگز شاهد اینگونه حوادث دلخراش نمیبودیم.
و چون بهنزد جماعت رسیدند، شخصی پیش آمده، نزد وی زانو زده، عرض کرد * خداوندا بر پسر من رحم کن زیرا مصروع و بهشدت متألِّم است چنانکه بارها در آتش و مکرراً در آب میافتد * و او را نزد شاگردان تو آوردم، نتوانستند او را شفا دهند * عیسی در جواب گفت، ای فرقهی بیایمانِ کجرفتار تا بهکِی با شما باشم و تا چند متحمِّل شما گردم، او را نزد من آورید * پس عیسی او را نهیب داده، دیو از وی بیرون شد و در ساعت، آن پسر شفا یافت * اما شاگردان نزد عیسی آمده، در خلوت از او پرسیدند چرا ما نتوانستیم او را بیرون کنیم * عیسی ایشان را گفت: به سببِ بیایمانیِ شما، زیرا هرآینه بهشما میگویم اگر ایمان بهقدر دانهی خردلی میداشتید بدین کوه میگفتید از اینجا بدانجا منتقل شو، البته منتقل میشد و هیچ امری بر شما مُحال نمیبود * لیکن این جنس جز به دعا و روزه بیرون نمیرود...
(انجیل متّی / باب هفدهم / آیات 14-21)
عاشورا -- ابراهیم نوروزی (AP)----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
+ عنوانِ پُست، برگرفته از رباعیات خیام بود...
پینوشت یکُم : نگارنده بر این باور است که دعا، نذر و نیاز، دخیل و این قبیل سَکَنات، بیش از آنکه بر شخص بیمار اثر داشته باشد، مَفرّی برای دست و پنجه نرم کردن اطرافیان با امر پیچیده است؛ گویی اینها، آرامشی میبخشد و از عذاب وجدانِ بیعملی میرهاند...
پینوشت تالی: تکهی نقلشده، ناخودآگاه، انسان را بهوجد میآورد...

باریکبینی و موشکافیهای فروم در زمینهی پدیدههای روانی، شگرف و گاه شگفتانگیز است. لکن برای یک چنین باریکنگری و پرداختن به پدیدههایی که ژرفاندیشی بسیار میخواهد، دانشی فراگیر و بینشی درست باید، تا پژوهشگر را از کجاندیشیهای گاه و بیگاه دور نگه دارد و بدینسان خواننده را از سر در گم شدن برهاند از سوی دیگر ساخت فرهنگی که خوانندهی فارسیزبان در آن بالیده، با فرهنگی که فروم در آن پرورش یافته، ناهمگونیهای زیادی دارد. فرهنگی که فروم را پرورده نهتنها پاک و ناب نیست، که گاه زهرآگین هم هست. پس این فرهنگ بر جان نویسندهی کتاب اگر نه شکاف که خراش انداخته و نوشتههای وی را هم آلوده است.
فروم در این کتاب، برداشتهای مذهبیاش را که در کتاب مقدس آمده با دیدی روانشناسانه در روندی تاریخی (اگر بتوان چنین گفت) شکافته است. وی تا آنجا که پویش برداشتها و ارزشهای یادشده را در چارچوب آیههای کتاب مقدس بهنمایش میگذارد – وبهراستی گاه چه زیبا بهنمایش میگذارد- روشی نیکو دارد، لکن در این کار کاستیهایی نیز دارد، که خوانندگان گرامی از این بابت، انتشار دهندگان کتاب را خواهند بخشید، چرا که خواست ما پیش از هر چیز آشنا گرداندن خواننده با دیدهای درست نویسنده است، تا باشد که در برخورد اندیشههای گوناگون مذهبی، روشن گردد که تکامل این دیدها در اسلام چگونه، در تاریخ کشور ما، در مقاطعی، در پرخاش و خیزش تودهها بر ضد ستم و بهرهکشی، در تاریخ اسلام در قهرمانانی چون مولای متقیان و سالار شهیدان امام حسین (ع) بازتاب یافته است.
photo: Mike Groll

Game faces -- Jim Davis / Boston Globe via Getty Images
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت: اصلاً کاری به این قضیه نداریم که آقای انوار نیز (مانند سایر سردمداران حکومتی) پاسخ درست و سر راستی به سوال مطرح شده -که امکان استفاده از بلیط رایگان و نیمبها باشد- نمیدهد و به جای اینکه خیلی روشن بگوید "نه! نمیشود." از شاهد مثالهای بیربطی استفاده میکند و در آخر به جای مخاطب نتیجه میگیرد هزینهی سینما زیاد نیست! شما پولهایتان را درست خرج نمیکنید... بگذریم، هدف از آوردن این متن تاریخی! آن بود که با همین استدلال آبهویجی نشان دهیم که چقدر وضعیت قیمت بلیط سینما به ضرر تماشاگران تغییر کرده است... قیمت آبهویج بستنی در نزدیکی سینما فلسطین 4000 تومان است (آقای مسئول آبهویجگیری گفت که بدون بستنی میشود 3000 تومان)، این در حالیست که قیمت بلیط سینما فلسطین 5000 تومان است (که البته اگر بخواهید به پردیسهای با صدا و تصویر بهتر بروید باید 1000 تومان دیگر هم روی این مبلغ بگذارید). خب احتمالاً استاد انوار الآن خیلی مفتخر است که بلیط سینما، آبهویج را پشت سر گذاشته و طی این سی سال از نصف قیمت آن به دو برابر رسیده است و دیگر توی فکر نمیرود یا نگران نمیشود...
پینوشت در پینوشت: تازه فخرالدین انوار را در مقایسه با اراذلِ سالهای اخیر، باید حلوا حلوا کرد... در پایان، نگارنده لازم میداند که بر پدر روزهای سهشنبه درود بفرستد.
(First Name: Carmen - Jean-Luc Godard)
