با همه‌ی خری...

در بازار تهران می‌رفتم. گوش و چشمم از هیاهوی مردم و آمد و شد چارپایان پُر بود. در آن میان خری دیدم که جوالِ سنگینی سیب درشت بر پشت داشت، و با گردن برافراشته آهسته و با وقار می‌گذشت. و خربان از پی او به آواز بلند و شیرین می‌خواند:
"سیب آی دماوندی... سی شی میدم یه چارک، بابا جون!"
تا آنکه هر دو بر دکان عطاری درنگ کردند، و مرد چند تکه قند گرفت و به ناز، یک یک در دهان خر گذاشت. خرک هم با چشمان خندان به شیرینی هر چه بیشتر آن را زیر دندان‌های سفید و دراز خود سایید. چهره‌اش، با همه‌ی خری، چندان شاد بود و گرمی لذتش چنان بی‌غش و دل‌انگیز می‌نمود، که بدبختانه هنوز نمونه‌ای از آن در زندگی مردم تنگ‌روزی ایران ندیده‌ام. و در خویشتن از همه کمتر...

(م ا به‌آذین / نقش پرند)



photo: Thomas Leuthard

فروپاشی

یکشنبه بیست و دوم بهمن 1357 - ظاهراً برای کمک به نیرو‌های شکست‌خورده‌ی ارتش در پایتخت، واحدهای نظامی از چند شهر به سوی تهران به حرکت درآمده‌اند... شب گذشته در تهران، به هنگام تصرف کلانتری‌ها و مواضع عمده‌ای که در اختیار فرمانداری نظامی و شهربانی بود، درگیری‌های شدیدی با تلفات بسیار از مردم و از افراد گارد روی نمود. ساعتِ یازده شب، زیر باران تند و تیراندازی فشرده از دو سو، رزمندگان انقلاب به کارخانه‌ی تسلیحات ارتش حمله بردند و با مقاومت سرسختانه روبه‌رو شدند. سرانجام ساعت 8 صبح امروز، پس از خراب کردن دیوار شرقی آنجا، توانستند به درون سرریز کنند و به همه گونه سلاح دست یابند. اکنون با آنچه دیروز از کلانتری‌ها، پاسگاه‌ها و دیگر جاها به‌دست آمده‌است، سلاحهای گرم در گوشه و کنار تهران بسیار به سادگی میان داوطلبان توزیع می‌شود. بسیاری از جوانان و نوجوانان را می‌توان با تفنگ ام-1، مسلسل دستی، کلت و ژ-3 در خیابان‌ها دید که پیاده، و بیشتر سوار بر جیپ‌ها و کامیون‌های ارتشی مصادره شده و دیگر انواع ماشین‌های شخصی در رفت و آمدند... انقلاب است، آری، و رهایی نیروی سرکوفته‌ی سده‌ها. ونیز گرایش مهارنشدنی به خودنمایی و لذت دلهره‌بارِ شلیک تیر به یک اشاره‌ی انگشت. کاش تنها همین بود و با روز‌های خون و مرگ، حماسه‌ی انقلاب پایان می‌یافت! چه می‌توان دانست؟ این مستی قدرت، این گرفت و گیر و کشتار بی‌بازخواست، آیا با پیروزی انقلاب فروکش خواهد کرد؟ این سلاح‌ها همه آیا خاموش خواهند شد؟ و اگر نشوند باز به چه زبانی سخن خواهند گفت؟...

(از هر دری.../ م.ا.به‌آذین/ نشر جامی)



عکس: بهمن جلالی
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت: سرک کشیدن در زندگی دیگران، عادت بسیار ناپسندی‌ست. این امر که به خصوص در بین خانم‌ها رایج است، گاه موجب رنجش می‌شود... در این گونه موارد خود را کنترل کنید و فقط با نگاه به طرف بفهمانید که کار درستی انجام نمی‌دهد... به هر روی ملتی هستیم که زیاد حرف می‌زنیم، اما گفتگو نمی‌کنیم. "ندارم سر گفتگوی کسی / مرا گفتگو هست با خود بسی"  
    

ادامه نوشته

دموکراتیک

چهارشنبه چهارم بهمن 57 - به دستور بختیار از پرواز هواپیماهای اختصاصی به پاریس برای بازگشت امام خمینی به ایران جلوگیری شد. به همین منظور، تانک‌ها فرودگاه مهرآباد را محاصره کرده‌اند. در این حال ده‌ها هزار تن از پیروان و هواداران امام در اطراف مهرآباد گرد آمده‌اند.
مهندس بازرگان، که گفته می‌شود سِمَت نخست وزیری دولت موقت آینده را خواهد داشت، ضمن سخنرانی گفته است:
"به جمهوری اسلامی صفتِ دموکراتیک را باید اضافه کرد."
آیت الله ناصر مکارم شیرازی می‌گوید:
"برای حفظ همبستگی صفوفِ مبارزین، باید سهم همه‌ی گروه‌ها در این انقلابِ مقدس، محترم شمرده شود... اجازه ندهیم که دشمنان بگویند شما اختناق دیگری به وجود آورده‌اید."
از سوی دیگر آیت الله سید محمد بهشتی، دیروز عصر در دیدار با هیأت تحریریه‌ی روزنامه‌ی کیهان، بر لزوم همبستگی همه‌ی نیروها در این مرحله از مبارزه تأکید کرد. به گفته‌ی او، "اسلام دین آزادی است. ما گروه مسلمان هیچ‌گاه آزادی هیچ‌کس را سلب نکرده و نخواهیم کرد."
پس از آن در خطاب به همه‌ی نیروهای مبارز چنین افزود:
"ای هموطن مارکسیست... و دیگر ایسم‌ها، و ای هموطن مسلمان رزمنده، همه با هم برای مدتی قابل ملاحظه، یک‌صدا، یک‌نفس، پیوسته در ادامه‌ی مبارزه‌ای که آغاز کرده‌ایم جلو برویم. روزی که در این خانه من بودم و تو، تو بودی و من، و آقا بالاسرِ مزاحم نبود، مطمئن باش در کمال آزادی در فضای پاک از هر نوع سانسور و دیکتاتوری -نه دیکتاتوری تاج، نه دیکتاتوری عمامه و نعلین- بهترین زندگی برادرانه را خواهیم داشت."
تعهدی شیرین و گوش‌نواز در گفته‌های این آقایان است. آیا بدان وفا خواهد شد؟

(از هر دری.../ م.ا.به‌آذین/ نشر جامی)



   photo: Abbas Attar - Tehran. November 1978
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت: و اکنون در ساعات پایانی چهارشنبه، چهارم بهمن 1391 هستیم...