کَچَلَک بازی

از زور تعجب دهانم باز مانده بود و قادر نبودم یک کلمه حرف بزنم. گفت مگر لال شده ­ای؟ گفتم نه لال شده ­ام و نه کر، ولی واقعاً اینجا جای غریبی است. انسان چیز­هایی می­ بیند و می­ شنود که شاخ در ­می ­آورد. هزاران سال بود که ما مردم زمین جناب­عالی را اعدا عدو خدا می ­دانستیم و روزی نبود که خروار­ها لعن و نفرین به ناف سرکار نبندیم و امروز که گوشه­ ای از گوشه­ های پرده بالا رفته می بینیم خود غلط بود آ­ن­چه ما پنداشتیم و چطور هم غلط بود.
لبخندی زده گفت فراموش منما که شما بچه­ های حضرت آدم اساساً برای خبط و خطا خلق شده ­اید و حتی آن حواس خمسه­ ای که آن همه به آن می ­بالید و می­ نازید و می­ لافید جز دام خبط و تله­ ی خطا چیز دیگری نیست، منتهی چون نمی­ خواستید زیر بار این حقیقت بروید مدام گناه را به گردن منِ مادر مرده می ­انداختید و کم ­کم کار را به جایی رسانده بودید که به خواهش­های نفسانی خودتان اسمِ وسایس شیطانی می ­دادید و بدین ترتیب کار را بر خود آسان گرفته و با همین کچلک بازی­ها و نیرنگ­ها دل خود را خوش می­ کردید، واِلا
نفرتِ خفاشگان آمد دلیل          که منم خورشیدِ تابانِ جلیل
گفتم تقصیر ما نیست و حتی پیغمبر­ها هم از زبان خدا شما را دشمن خدا معرفی می­ کردند.
گفت میان عاشق و معشوق رمزی است          چه داند آن­ که اُشتر می­ چراند
میان من و خدای من عوالم و اسراری بوده و هست که گوش بشر طاقت شنیدن آن را ندارد مگر این شعر میرزای جلوه را نشنیده ­ای که گفته "حدیث بوالعجبی دوش ژنده پوشم گفت      که در مراتب توحید همچو شیطان باش"، ولی بهتر است از این مقوله بگذریم و ببینیم تکلیف تو در این میانه چیست...
گفتم حق دارید که از ما آدمیان خیره سرِ پر غل و غش گله­ مند باشید و لذا در این لحظه که از اولاد خلف و ناخلف آدم جز من رو سیاه احدی در عالم از بند بهشت و جهنم آزاد نمانده اگر رخصت باشد از طرف کلیه­ ی افراد بشر از ظلم و ستمی که در حق شما رفته پوزش می­ طلبم.
گفت ابداً از آدمیان گله­ ای ندارم و بلکه الی الابد مرهون منت آنان خواهم بود؛ چه، چیزی به من آموخته­ اند که بهر هر دو جهان می ­ارزد و ملائکه و فرشتگان را از آن خبری نیست.
تعجب کنان گفتم چون سرکار، کسی که در سرچشمه ­ی معرفت کبریایی غسل می­ نموده ­اید از ما جهال ازلی و ناقصان سرمدی چه می­ توانید بیاموزید.
گفت اندوه را آموخته­ ام و چون بهت و حیرتِ مرا دید گفت مگر نمی ­دانی:
"قدسیان را عشق هست و درد نیست          درد را جز آدمی در خَورد نیست"
بدان که دست قدرت بر دو جانبِ تاجی که در کوره ­ی عشق و محبت گداخته و بر تارک آفرینش نهاده ، دو گوهر گرانبها نشانده است که از آن ارجمند­تر در عالم به تصور نگنجد یکی چون روز، روشن است به اسم آزادی و دیگری چون شب، تیره و تار است به نام اندوه.

 

Corrado Giaquinto - Satan before the Lord

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نقل از صحرای محشر، محمد علی جمال زاده، چاپ دوم، بهاء: 200 ریال

شُتُرَک

برزخ:

همان جا بود که یک دسته از مؤمنینِ مسجد ندیده را دیدم که پشت ایوان پیغمبران جمع شده بودند و چون شنیده بودند که در قرآن مجید آمده که "لا یدخلون الجنة حتی یلج الجمل فی سم الخیاط" یعنی تا شتر از سوراخ سوزن رد نشود وارد بهشت نخواهند شد نمی دانم از کجا مقداری سوزن زنگ زده و یک رأس شتر لوک و لاغر بید زده، دست و پا کرده بودند و می خواستند شتر را از سوراخ سوزن بگذرانند و لطایف الحیلی چنان احمقانه به کار می بردند که عقل از کله ی انسان پرواز می کرد. اینقدر سر به سر شترک بیچاره گذاشتند و آزارش دادند تا عاقبت حوصله اش سر رفته بنای توزیع گاز و لگد را گذاشت و چند نفر از آن ها را مجروح کرد و سر نهاد به صحرا و دیگر هر قدر به دنبالش دویدند به گرد پایش نرسیدند که نرسیدند.

دوزخ:

بر گشتیم ولی باز مدتی صدای گُرگُر آتش و فریاد هل من مزید دوزخ چون زوزه ی گرگان گرسنه از دنبالمان روان بود و از شنیدن آن مو بر بدن انسان  سیخ می شد. این ضجه و غیه قطع نشد مگر وقتیکه به جایی رسیدیم که گروه انبوهی از هیزم شکن های محشر برای سوخت جهنم هیزم می شکستند.کنده هایی را به یک ضربت تبر در هم می شکستند که از هر سنگ آسیایی به مراتب کلفت تر بود. صدای تبر و هِن هِن هیزم شکن ها گوش فلک را کر می کرد و خرده های چوب در زیر لبه ی تبر چنان فضا را پر کرده بود که هر دقیقه ممکن بود چشمان را کور نماید که واقعاً هیچ جای مکث نبود و لهذا دسته جمعی به هیزم شکن ها خدا قوت بدهد گفته و به راه افتادیم. 


Angelico Fro - Last Judgement

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نقل از صحرای محشر، محمد علی جمال زاده، چاپ دوم، بهاء: 200 ریال